آرینآرین، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 22 روز سن داره

"هدیه ای از بهشت"

خاطره 5 تا 6ماهگی

1392/5/30 23:57
نویسنده : مامان سمیه
121 بازدید
اشتراک گذاری

پسر قشنگم دیگه سینه خیز میرفتی جلو ...هر روز کارهای جدید میکردی ... با پاهات بازی میکردی وشست پاتو میخوردی ... صبحها که از خواب پا میشدی شروع میکردی با خودت حرف زدن و با بالشتت بازی میکردی ... پتوتو میکشیدی روسرت وتند تند دست وپا میزدی ...

آرین

آرین

تو این ماه وقتی می خوابوندمت خودت برمیگشتی رو پهلو وتاصبح همینطور می خوابیدی ...الانم همینطوری ...حتی دوست داشتی شیشه آبت رو همینطوری بخوری

آرین

از4ماهگیت یه کم طعم غذاهارو بهت می چشوندم...بعضی وقتها هم یه استخون مرغ یا قلم میدادم دستت...خیلی دوست داشتی

آرین

هنوزم بعضی وقتها متعجبانه نگاه به دوربین میکردی ...

آرین

ومثل همیشه چه معصومانه میخوابیدی

آرین

روزهای آخر 5ماهگیت بود که بردمت خونه خاله ...برای اولین بار نشستی تو روروک برات خیلی عجیب بود گلم

آرین

و غذای کمکیتو شروع کردیم .... اول فرنی آرد برنج ... خیلی خوشمزه میخوردی

 

 

 

 

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

خواب گو
30 مرداد 92 1:08
سلام دوست من وبلاگ جالبی دارید. برای شما آرزوی موفقیت دارم.
مامان نیکا
1 شهریور 92 22:57
سلام.وبلاگت مبارک.چه قالب قشنگی انتخاب کردی.

پسمل گلمون بزرگ ماشالله.همه پستهارو خوندم .خوب خودتورسوندی تا 6ماهگیش.ماشالله بامزه تر شده.روز تولدش که اومدم توبیمارستان دیدمش یادم نمیره.مثل فرشته ها خوابیده بود.حالا قیافه اش خیلی فرق کرده .ایشالله سایه تون همیشه بالاسرش باشه.

منم زود به زود میام اینجاتاخاطرات گل پسرمون رو بخونم.شادباشید...







سلام
ممنونم مامان نیکا
مامان نیکا
3 شهریور 92 14:56
سلام به روزم.....