آرینآرین، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 23 روز سن داره

"هدیه ای از بهشت"

خاطرات عید نوروز93

1393/2/4 13:23
نویسنده : مامان سمیه
400 بازدید
اشتراک گذاری

سلام بر بهترین پسر دنیا ... آرین کوچولوی مامانی

یکسال دیگه رو کنار تو پسر ناز به امید خدا شروع کردیم ... امیدوارم سال پر برکتی داشته باشیم

یک هفته مانده به عید اسباب کشی کردیم و اومدیم خونه جدید .... نت قطع بود و مامانی نتونست تو سال جدید برات مطلب بنویسه ... اما الان دست پر اومدملبخند

جونم برات بگه که ... بعد اسباب کشی یه روز مونده به تحویل سال جدید اومدیم خونه بابا جون که تحویل سال پیش اونا باشیم ... هفت سین چیدیم و دومین عید نوروز رو کنار پسر قشنگم جشن گرفتیم

اول عید راه افتادیم رفتیم گلپایگان مسافرت ... این دومین سفر تو بود به گلپایگان و خدا رو شکر توی راه اصلا اذیتم نکردی و آروم بودی .... البته اونجا بهار دیرتر میاد و هوا هنوز سرد بود اما خیلی خوش گذشت

سوم عید رفتیم شهر محلات ،چشمه آب گرم ... تو سرما خورده بودی و توی آب نبردمت

همش دوست داشتی بیای تو حیاطو با بچه ها بازی کنی ... خانواده دایی سعیدم اونجا بودن

یه بره کوچولو بود که می ترسیدی بری پیشش خب حقم داشتی از نزدیک ندیده بودی خبلبخند

تو گلپایگان رفتیم بازار ... پارک ... تو میدون شهر یه هفت سین بزرگ درست کرده بودن و مجسمه های ماهی گلی گذاشته بودن وسط حوض آب ... قشنگ و جالب بود

کلا یک هفته موندیم و سفر خوب و خوشی بود ... برای سیزده به در برگشتیم خونه خودمون اما هوا بارونی بود ولی به هر حال رفتیم بیردن چادر زدیم و ناهارو تو چادر خوردیم با خانواده عمه شکوه ...

بارون که قطع شد یه آتیش درست کردیم و کنارش نشستیم و چایی خوردیم ... اینجا هم که این فصل خیلی سرسبز و قشنگه ...

روبه روی خونه خوذمونم یه بلوار سرسبزه ... تو هم عاشق اینی که هر روز ببرمت بیرون خونه گردش کنی

یه روزم رفتیم گل بابونه جمع کردیم...

انشاالله پست بعدی برات از کارهای جدیدت مینویسم ... هنوز کلی عکس داری که برات نزاشتم

باز هم خداوند رو به خاطر وجود تو گل ناز شکرگزارمقلب

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مامان نیکا
6 اردیبهشت 93 1:16
به به چه عکسای خوشگلی....ایشالله همیشه به سفرای خوش و گشت وگذار....
خاله صفورا
6 اردیبهشت 93 10:45
وای عزیز بانمک منقربون خنده ت برم من. دوستت دارم خوشولو