سفرنامه بندر دیلم
سلام بر پسر کوچولوی خودم
روز چهارشنبه عصر(92/10/4) بعد مدتها بابا جون و مامان ، دایی سعید وخانواده اش اومدن خونمون ...قرار بود پنج شنبه صبح بریم بندردیلم ...اماااااا تو اون روز صبح ساعت 6 صبح بیدار شدی و دیگه نخوابیدی .... تا بیایم راه بیفتیم وبرسیم اونجا شد ظهرو آقا آرین ما شد خسته و بهونه گیر و ...
عکسم نزاشتی درست بگیرم واگرم گرفتم شد این!!!!
خلاصه نه گذاشتی من برم داخل بازار نه با گریه هات گذاشتی بقیه راحت بگردن ... از شانس ما هوا هم بشدت سرد بود و باد شدیدی میومد و مجبور بودیم بیشتر تو چادر باشیم و ناهارو هم تو چادر خوردیم ...
...........................................................
چه عجب که یه کم آروم شدی گذاشتی این عکسارو بگیرم!
اینم اولین سفر دریایی آرین کوچولو .....
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی